جوانان عزیز بدانند، توطئههاى استکبار خنثى شده، اما تمام نشده است. هوشیارى مردم مؤمن و آمادهبهکارىِ مسئولان کشور، تا امروز توطئههاى دشمنان را [...] خنثى کرده؛ اما نباید فکر کرد که دشمن دست کشیده و ساکت نشسته و از دنبال کردن اهداف شوم خودش منصرف شده؛ نه، هشیارى باید ادامه پیدا کند. بدانید که دشمنان ایران اسلامى میخواهند ایران یکپارچه نباشد و اسلام بر این کشور حاکم نباشد. آن قدرتمندان مستکبرى که توانستهاند اغلب کشورها و دولتهاى دنیا را زیر نفوذ سیاستهاى خودشان قرار بدهند، تا امروز نتوانستهاند نظام جمهورى اسلامى را - که متکى به این مردم شجاع و مؤمن است - تسلیم خودشان بکنند و در مقابل خودشان به زانو دربیاورند؛ عصبانىاند. روشها را عوض میکنند، اما هدفها همان هدفهاى پلیدى است که داشتهاند؛ جوانها هوشیار باشند، خانوادهها هشیار باشند، مسئولین هشیار باشند. ما از موجودیت و تمامیت کشورمان دفاع میکنیم؛ ما با همهى توان از اسلام عزیز دفاع میکنیم؛ ما تا امروز در مقابل رعد و برق توخالى استکبار نترسیدیم و عقبنشینى نکردهایم، بعد از این هم نخواهیم ترسید و عقبنشینى نخواهیم کرد.
مقام معظم رهبری – 22/2/88 – بیانات در جمع مردم استان کردستان |
انتخابات یکى از آزمونهاى بزرگ ملت ایران در مقابل چشم دشمنان است؛ به همین جهت روى انتخابات ما حساسند. [...] امروز هم شما وقتى به خبرهاى رسانههاى گوناگون خارجى - که بسیارى از اینها دل پرکینه و پردشمنىاى نسبت به ملت ایران دارند - نگاه کنید، خواهید دید نسبت به انتخابات ما بىتفاوت نیستند و سعى میکنند اغراض خودشان را عمل کنند. این اغراض چیست؟ در درجهى اول، هدفشان تعطیل شدن انتخابات است که انتخابات نباشد. [...] در درجهى بعد، هدفشان این است که انتخابات سبک و سرد برگزار بشود. میخواهند ملت ایران حضور فعالى در انتخابات نداشته باشد. ملّت عزیز ایران! من به شما عرض میکنم، درست در نقطهى مقابل خواست دشمنان، همهى ما باید در انتخابات حضور فعالى داشته باشیم. انتخابات آبروى ملى ماست؛ انتخابات یکى از شاخصهاى رشد ملى ماست؛ انتخابات وسیلهاى براى عزت ملى است. وقتى ببینند که ملت ایران با شور و با شعور و با درک کامل و آگاهى پاى صندوقهاى رأى میروند، معنایش چیست؟ معنایش این است ملت براى خود حق و توان تصمیمگیرى قائل است؛ میخواهد در آیندهى کشور اثر بگذارد و مسئولان کشور و مدیران اصلى کشور را انتخاب کند. انتخاب رئیس جمهور یعنى انتخاب رئیس قوهى مجریه و کسى که اغلب امکانات کشور در اختیار اوست. و مىبینید اگر چنانچه رئیس جمهورى شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگى را براى این کشور انجام میدهد؛ میخواهند این نباشد. من عرض میکنم: همه باید اصرار داشته باشید که در انتخابات شرکت کنید.
مقام معظم رهبری – 22/2/88 – بیانات در جمع مردم استان کردستان |
بارها این را گفتهایم: نظام جمهوری اسلامی با اعلام آرمان عدالتخواهی در سطح بینالملل، قهراً دشمنانی برای خود تدارک دیده. همهی کسانی که در سطح تعاملات جهانی معتقد به سلطه و زورگوئی و تجاوزند، با شعار عدالتطلبی از سوی نظام جمهوری اسلامی معارضند، مخالفند، عصبانیاند؛ همچنانی که با شعار استقلال ملی، دشمنانی در مقابل ما صفآرائی میکنند. همهی انحصار طلبان، همهی جهانخواران، همهی آنهائی که دستشان بناحق و ناروا در سفرهی منابع مادی این کشور دراز بوده و چپاول میکردند، وقتی که این کشور و این ملت اعلام استقلال و نفوذ ایادی بیگانگان را قطع میکند، طبیعتا صفآرائی میکنند. نباید تصور کرد دشمنی دشمنان به خاطر این است که فلان موضعگیری را دولت جمهوری اسلامی یا فلان مسئول کشور انجام داده. مسئله، مسئلهی اصل نظام و ساخت نظام است؛ مسئله، مسئلهی شعارهای اصولی نظام و امام است. مقام معظم رهبری – 14/2/87 - دیدار بسیجیان استان فارس (دریافت متن کامل) |
یکی از خصوصیات دولت کریمه نفوذ ناپذیری است. معنای نفوذ ناپذیری معنایش این نیست که انسان در مقابل سخنی با اندیشهورزی مطالعه و تفکر نکند این معنایش نیست. معنایش این است که در مقابل وسوسه دشمن در مقابل بوق و جنجنال دشمن در مقابل مسلم گرفتن یک غلط از سوی دشمن و پرتاب کردن او به سوی افکار عمومی تسلیم نشود. |
این هدف را انقلاب اسلامى داشت؛(1) ما در خلأ که زندگى نمیکنیم، ما در یک واقعیاتى داریم زندگى میکنیم؛ این واقعیات چقدر براى رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائى که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این هدف، زمان زیادى نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوى میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوى میبخشد و اسمش میشود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنى نداشت. جهاد یعنى جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع. این موانع چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکى موانع درونى، یکى موانع بیرونى. موانع درونى یعنى چه چیزهائى؟ یعنى آن چیزهائى که در درون خود ما انسانها - چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب - وجود دارد؛ اینها موانع درونى است. موانع درونى، ضعفهاست؛ ضعفهاى فکرى است، ضعفهاى عقلانى است، راحتطلبى است، آسانگرائى است، آسانپندارى است؛ این گاهى اوقات خودش یکى از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. آسانپندارى هم مثل آسانگیرى و سهلانگارى است؛ آن هم یکى از موانع راه است. گریز از چالش هم یکى از ضعفهاى درونى ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند عافیتطلبى. عافیتطلبى چیز خوبى است. عافیت یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». عافیت به معناى پنجه نیفکندن نیست؛ به معناى درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از بلا، مثل این است که بگوئیم عافیت از گناه. بنابراین عافیتطلبى چیز بدى نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند عافیتطلبى؛ یعنى در واقع همان راحتطلبى، مواجههى با مشکلات را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن براى مواجههى با مشکلات. اینها ضعفهاى درونى ماست. یکى دیگر از ضعفهاى درونى عبارت است از تربیتهاى اجتماعىِ موجود و عادتهاى تاریخى، که اینها در ما ملت ایران در آغاز انقلاب بود. شما جوانها شاید از حالات روانى و تربیتهاى تاریخىِ ما در هنگامى که انقلاب پیروز شد، تصویر درستى نداشته باشید. امروز ما مىبینیم که عنوان «ما میتوانیم» در همه هست. [...] این در اول انقلاب اینجور نبود. تربیتهاى قبلى درست عکس این بود. هر کارى که مطرح میشد، میگفتند آقا ما که نمیتوانیم! آقا فلان چیز را بسازید، میگفتند ما که نمیتوانیم! با فلان شعار غلط در دنیا مقابله کنیم، میگفتند آقا ما که زورمان نمیرسد، ما که نمیتوانیم! «ما میتوانیمِ» امروز، آن روز «ما نمیتوانیم» بود. این، آن تربیت اخلاقى و تاریخىِ بازماندهى از دوران گذشته است. توسرى خورى، شنیدن زور، دیدن فسق در کسانى که از آنها جامعه توقع عدالت و انصاف و طهارت و پاکیزهدامنى دارد، عادت شده بود. یعنى اگر در دوران پیش از انقلاب مىآمدند به مردم میگفتند آقا فلان مسئول عالى کشور - حالا شخص اول که خود شاه بود - یا وزرا یا مسئولین فلان عیاشى را کردند، فلان فسق را کردند، فلان عمل زشت و ناهنجار را انجام دادند، مردم تعجب نمیکردند؛ میگفتند خوب، هست دیگر؛ معلوم است! [...] عرف این بود که چون شاه است، چون وزیر است، پس باید بتواند فسق کند، فجور کند، ناپاکى از خودش نشان بدهد. این جزو عاداتى بود که در جامعهى ما وجود داشت. اینها همان موانع درونى است؛ اینها آن چیزهائى است که در مقابل رسیدن به یک هدف و مقصود والا عایق ایجاد میکند. خشم و شهوتهاى بىمهار و تربیت نشده، دلبستگى به عادات و عقاید خرافىِ میراثى، و بد فهمیدن دستور دین جزو ضعفهاى درونى است. [...] مىبینید اینها همه موانع درونىاى بود که بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، ما ملت ایران با این زمینهها میخواستیم کشور را به سمت آن اهداف ببریم. خوب، اینها هر کدامش یک مانع بود. البته اینها برطرف شدنى بود، نه اینکه برطرف شدنى نبود؛ خیلىاش هم با تبیین برطرف شد. لذا در مبارزات اسلامى، تبیین خیلى نقش دارد. آنوقت عوامل بیرونى است، که دیگر الى ماشاءاللَّه وجود داشته است؛ همهى کسانى که به نحوى از انقلاب یا از هدفهاى انقلاب متضرر میشدند، اینها جلوى انقلاب ایستادند. از امنیت یک عدهاى متضرر میشوند، از عدالت یک عدهاى متضرر میشوند، از نفى حاکمیت طاغوت یک عدهاى متضرر میشوند، از نفى سلطهى بیگانه یک جماعتى متضرر میشوند، از نفى استبداد یک عدهاى متضرر میشوند. اینها را شما میدانید؛ توضیح لازم ندارد. کىها از عدالت یا از استقلال یا از آزادى و امثال اینها متضرر میشوند؟ اینها همه در مقابل انقلاب صف کشیدهاند. تا الان هم این صفکشى ادامه دارد. [...] بعد از [...] مسئلهى قومیتها، تنافسهاى درونى خود ماهابود با یکدیگر، که آنهم یک ماجراى تلخ و بدى دارد؛ ماجراى ملالآورى دارد. بعد جنگ تحمیلى بود؛ هشت سال. شما ببینید این نیروى متراکمى که ملت ما در مقابلهى با دشمن گذاشت و توانست دشمن را به زانو دربیاورد - نه فقط صدام را، بلکه آن کسانى که پشت سر صدام بودند، اینها به زانو درآمدند در مقابل انقلاب اسلامى - اگر در خدمت به سمت هدفهاى عمرانى و آبادانى و سازندگى جمهورى اسلامى بنا بود قرار بگیرد، چقدر کار پیش میرفت. البته ما از تحمیل جنگ سود بردیم. ما از این تهدید به مثابهى بهترین فرصتها استفاده کردیم. ملت ایران این تهدید را به معناى حقیقىِ کلمه تبدیل کرد به یک فرصت بزرگ، یک آزمایشگاه عظیم؛ یک میدان عظیمِ تجربهها شد و خیلى برکات عاید شد؛ اما واقعیت قضیه هم این بود که تحمیل جنگ بر یک کشور مشکلات را درست میکند. بنابراین انحصارطلبان جهانى از یک طرف، اشرار داخلى از یک طرف، توطئههاى ابرقدرتها از یک طرف، دست اغواگر تبلیغاتى و سیاسى و اقتصادىِ آن ابرقدرتى که دستش از ایران با انقلاب اسلامى کوتاه شده بود از یک طرف - یعنى آمریکا که تا امروز هم ادامه دارد - اینها همه در مقابل این حرکت عظیم ملت ایران ایستادند.
(1) یادداشت مربوط به اهداف انقلاب |
یکی از پیشرفتهترین بخشهای علمی دنیا امروز بخش ارتباطات است. همین تبلیغات چگونگی وانمود کردن یک مطلب غلط به صورت یک مطلب درست و تحمیل کردن آن و تحقیر کردن هر کسی که آن را قبول ندارد. این آنجایی است که اگر چناچه دشمن موفق شد جهت کلی نظام را تغییر خواهد داد این خطرش بیشتر است. اینجا دیگر بحث جزئیات نیست شما امروز میبیند در تبلیغات دشمن بر روی مبانی واضح تفکر اسلامی علامت سؤال میزنند بدون هیچگونه منطق و استدلالی پشت این علامت سؤال؟! مقام معظم رهبری -6/6/80- دیدار با دانشآموختگان طرح ولایت (دریافت متن کامل) |
توجه بکنید در این اظهاراتى که بر زبان مىآورید - هم نطقِ پیش از دستور، هم بیان تذکر، هم راههاى نظارت بر دولت: سؤال و تذکر و استیضاح - در طرف مقابل و جبههى مقابل، دشمن از روى غفلت خود یک پیام غلطى دریافت نکند. چون گاهى اوقات ما قصد بدى هم نداریم، اما طورى حرف مىزنیم که طرف مقابل از حرف ما دچار اشتباه مىشود؛ خیال مىکند که یک گرایش طرفدارِ او در بین این مجموعه وجود دارد؛ آن وقت تشویق مىشود و روحیه پیدا مىکند. مواظب باشید دشمن روحیه پیدا نکند. مقام معظم رهبری - 8/3/86 - دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شوراى اسلامى (دریافت متن کامل) |