برادران عزیز! امروز کارهاى نشده و سؤالهاى بىجواب خیلى هست. از اولى که این انقلاب پیروز شد، هرجا رفتیم و هرکس آمد، دیدیم به ما مىگوید شما چه مىگویید؛ حرفتان چیست؛ ما باید پایههاى تفکر اسلامى و جهانبینى اسلامى و مبانى نظام اسلامى و ارکان و خطوط اصلى انقلاب اسلامى - یعنى این تحول و از شکلى به شکل دیگر شدن - را توضیح بدهیم؛ بعد ارکان نظام جمهورى اسلامى و اقتصاد و سیاست و روابط جمعى و روابط فردى و اخلاق و فرهنگ و جایگاه علم را در آن توضیح بدهیم؛ همهى اینها کار لازم دارد؛ جاى بسیارى از این کارها خالى است؛ اینها باید از حوزهى علمیه بجوشد و سرریز بشود.
مقام معظم رهبری - 1/12/70 - اجتماع طلاب و فضلاى حوزهى علمیهى قم (دریافت متن کامل: فرمت doc ، فرمت pdf) |
دشمنان ما؛ دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، چند خط را دارند دنبال میکنند که این در تبلیغاتشان و در کارى که انجام میدهند، واضح هم هست؛ اینها چیزهاى پوشیده و پنهانى نیست؛ باید در ذهن خودمان اینها را جمعبندى کنیم: [1] یکى این است که نشانههاى امید را مخدوش کنند؛ مورد خدشه قرار بدهند، که از جمله همین انتخابات بود. حضور هشتاد و پنج درصدى مردم، یک چیز امید بخشى است، یک چیز مهمى است؛ [...] این خیلى نقطهى قوت مهمى است. سعى شد این نقطهى قوت را تبدیل کنند به نقطهى ضعف؛ این مایهى امید را تبدیل کنند به مایهى تردید، مایهى یأس. این کار خصمانهاى است. [...] [2] یکى از خطوط کارى اصلى دشمن، همین مسئلهى تفرقه است؛ [...] بسیار مسئلهى مهمى است. مسئلهى اتحاد ملت و کارى که براى ایجاد تفرقه دارد انجام میگیرد، بسیار مسئلهى مهمى است. ما نشانههاى وحدت عمومى مردم را داریم مىبینیم. شما نماز جمعهها را در ماه رمضان دیدید، روز قدس را دیدید، نمازهاى عید فطر را دیدید؛ چه عظمتى! انسان وقتى نگاه میکند - نه فقط در تهران، در مشهد، در اصفهان، در کرمان، در تبریز، در مناطق مختلف - منظره، منظرههاى بىنظیرى است؛ اصلاً شاید در طول تاریخ اسلام، هرگز نماز عید فطر با این عظمت، با این شُکوههاى عجیب - در نقاط مختلف یک کشور، نه فقط در یک شهر - دیده نشده! ما امروز اینها را داریم؛ اینها همه نشانهى وحدت است؛ نشانهى همدلى مردم است؛ نشانهى این است که یک مرکز مشترکى وجود دارد که مردم علىرغم اختلافات جزئى و فرعىاى که با هم دارند، در گرایش و انتماء [یعنی وابستگی و انتساب] به این اصل، متفقاند؛ دلشان متوجه این مرکز است؛ که این مرکز هم دین است، اصول اسلامى است، ارزشهاى والاست، دین خداست. این، خیلى چیز مهمى است. [3] مسئلهى بعدی - این خط دیگرى است که به نظر ما دشمن بر روى او هم دارد سرمایهگذارى میکند - منصرف کردن ذهن مردم از دشمنىِ دشمن است. ما هرگز منکر نیستیم که در نارسائىهاى گوناگون و مشکلات فراوانى که بر سر راه جامعه و افراد پیش مىآید، تقصیرهاى شخصى و تقصیرهاى اجتماعى، از درون وجود دارد؛ در این هیچ تردیدى نیست؛ کسى این را منکر نیست. «ما أصابک من حسنة فمن اللَّه و ما أصابک من سیئة فمن نفسک»؛ [ نساء: 79] اینکه معلوم است؛ دشمن هم اگر ضربهاى به ما زد و این ضربه کارى شد، این هم «من نفسک» است؛ در این شکى نیست. در جنگ احد هم که دشمن حمله کرد و ضربه زد، در حقیقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در این که بحثى نیست؛ منتها نکته این است که اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، باید نقش دشمن را ببیند. یکى از لوازم توجه و ملاحظه براى ضربه نخوردن، دیدن دشمنى است که میخواهد به ما ضربه بزند؛ از این ما را نباید غافل کنند. خط اغفالِ بخصوص خواص و نخبگان از تأثیر دشمن، یکى از خطوط القائى و تبلیغاتى دشمن است. [...] این محورهائى که عرض شد این خطوط دشمن را ما در عمل خودمان و در اظهارات خودمان باید محاسبه کنیم و باید اینها را در محاسبات خودمان بگنجانیم، که اگر اظهارنظرى هم میخواهیم بکنیم، با توجه به اینها باشد؛ عمل و اقدامى میخواهیم بکنیم، با توجه به اینها باشد؛ ببینیم آیا داریم به دشمن کمک میکنیم یا نه. این به نظر من چیز مهمى است.
مقام معظم رهبری – 2/7/88 - دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (دریافت متن کامل: فرمت doc ، فرمت pdf ) |
از جملهى کارهائى که به نظر من خیلى خوب است، مقدارى توقعات از دولت اسلامى و نظام اسلامى مطرح شد با شکلهاى مختلف؛ خوب بعضى از اینها البته الان هیچ عملى نیست، تا وقتى که حوزه آن مرکزیت منسجم را پیدا بکند؛ یعنى حوزه سازماندهىاش جورى باشد که آن مرکزیت مدیر و متفکر و مسلط بر امور و مورد اعتماد همه، انشاءاللَّه تکمیل بشود و شکل بگیرد، بعد میشود با او انسان تعامل کند؛ چون خیلى از این پیشنهادهائى که شد، احتیاج دارد به ظرفیتها و امکانات حوزه. فرض کنید بیایند از فضلاى حوزه استفاده کنند، از افکار حوزه استفاده کنند؛ خوب، با کى، کجا، چه جورى؟ و باید کار بشود؛ در حوزه باید کار بشود انشاءاللَّه، که البته نتایج آن به آنجاها خواهد رسید و نظام اسلامى موظف است که از حوزه استفاده کند و این تعامل را داشته باشد؛ لیکن بخشى از تعاملهائى که ذکر شد، الان هم عملى است و ممکن است.
مقام معظم رهبری – 8/9/86 – بیانات در جمع اساتید، فضلا، مبلغان و پژوهشگران حوزههای علمیهی کشور (دریافت متن کامل: فرمت doc ،فرمت pdf) |
بارها این را گفتهایم: نظام جمهوری اسلامی با اعلام آرمان عدالتخواهی در سطح بینالملل، قهراً دشمنانی برای خود تدارک دیده. همهی کسانی که در سطح تعاملات جهانی معتقد به سلطه و زورگوئی و تجاوزند، با شعار عدالتطلبی از سوی نظام جمهوری اسلامی معارضند، مخالفند، عصبانیاند؛ همچنانی که با شعار استقلال ملی، دشمنانی در مقابل ما صفآرائی میکنند. همهی انحصار طلبان، همهی جهانخواران، همهی آنهائی که دستشان بناحق و ناروا در سفرهی منابع مادی این کشور دراز بوده و چپاول میکردند، وقتی که این کشور و این ملت اعلام استقلال و نفوذ ایادی بیگانگان را قطع میکند، طبیعتا صفآرائی میکنند. نباید تصور کرد دشمنی دشمنان به خاطر این است که فلان موضعگیری را دولت جمهوری اسلامی یا فلان مسئول کشور انجام داده. مسئله، مسئلهی اصل نظام و ساخت نظام است؛ مسئله، مسئلهی شعارهای اصولی نظام و امام است. مقام معظم رهبری – 14/2/87 - دیدار بسیجیان استان فارس (دریافت متن کامل) |
حالا بینید این موانع را. همهى این موانع جزو سنتهاى الهى است. (1) وجود این موانع تصادفى نیست. اینها سنت الهى است؛ یعنى تلاش و حرکت با مانع مواجه است، والّا جهاد معنا نمیداشت: «و کذلک جعلنا لکلّ نبىّ عدوّا شیاطین الانس و الجنّ یوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا» [انعام، 112]؛ در همهى دعوتهاى انبیا، دشمنان - موانع - از جن و انس وجود داشتند. در آیهى دیگر: «و کذلک جعلنا فى کلّ قریة اکابر مجرمیها لیمکروا فیها و ما یمکرون الّا بانفسهم» [انعام، 123]. در درون جوامع، طبقاتى که وجود آنها مایهى فساد، مایهى مکر بوده است؛ اینها جزو سنتهاست. یعنى هرگز انبیاء نگفتند ما آنوقتى که جاده صاف است وارد میدان میشویم؛ نه، در همین فضا و صحنهى بشدت درگیر و دشوار، آنها وارد شدند؛ مثل جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى. اما متقابلاً سنت الهى هم این است که اگر حرکت نبوى، حرکت الهى که مصداقش انقلاب اسلامى است، به کار خود ادامه بدهد و دنبالگیرى کند، بر همهى این موانع فائق خواهد آمد؛ این هم سنت الهى است. در سورهى مبارکهى فتح آمده است: «و لو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الادبار ثمّ لایجدون ولىّ و لا نصیرا. سنّة اللَّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللَّه تبدیلا»؛ اگر بایستید، اگر استقامت کنید، اگر هدف را گم نکنید، اگر تلاش را متوقف نکنید، بدون تردید غلبه در این عرصه با شماست. (1) رجوع کنید به مطلب «موانع رسیدن به اهداف انقلاب» مقام معظم رهبری – 14/2/87– دیدار با دانشجویان و دانشجویان دانشگاههای استان فارس (دریافت متن کامل) |
اولین کار مهمی که اینها [دشمن] دارند این است که در اساس این مبنا [مبنای حکومت اسلامی] خطشه ایجاد کنند و آن مسأله این است که آیا دین اساساً میتواند اداره امور زندگی انسانها را به عهده بگیرد یا نه. این یک تعبیر دیگری است که اصلاً آیا دین درست است یا نه؟! یک تعبیر پنهانی و منافقانهای است از اینکه اصلاً دین آیا رسالتی دارد یا نه، چون خودش میگوید من آمادهام دنیا و آخرت مردم را اداره کنم. اگر کسی شک کرد در این که آیا دین میتواند تنظیم امور سیاسی و اجتماعی، اقتصادی جوامع را اداره کند این در حقیقت دین را تکذیب کرده. کدام دین است که چنین ادعایی نداشته باشد. و ما ارسلنا من الرسول الا لیطاع به اذن الله لقد ارسنا رسلنا بالبینات تا آنجایی که لیقوم الناس بالقسط اصلاً برای این است که جامعه را نظام بدهند، جامعه را اداره کنند، انسانها را در هیأت اجتماعیشان اداره کنند. ادعای خود دین این است. اگر کسی این را انکار کرد در واقع اصل دین را انکار کرده.
مقام معظم رهبری -6/6/80- دیدار با دانشآموختگان طرح ولایت (دریافت متن کامل) |
هدف انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانى با این خصوصیاتى که عرض میکنم: مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهرهمند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقهى جامعهى عظیم بشرى در علم و بقیهى دستاوردها - که از اول و ازل بین آحاد بشر یک مسابقه است در دستاوردهاى بشرى، در علم و در بقیهى خواستهها و دستاوردهاى بشرى - برخوردار از آزادى با همهى معانى آزادى. آزادى فقط آزادى اجتماعى نیست - اگرچه آزادى اجتماعى، یکى از مصادیق مهم آزادى است - هم آزادى اجتماعى مورد نظر است، هم آزادى به معناى رها بودن و آسوده بودن و آزاد بودن کشور از دستاندازى بیگانگان و استیلاى آنها - که گاهى کشور بظاهر مستقل هم هست، اما زیر نفوذ است - و هم آزادى معنوى، که آن رستگارى انسان و تعالى اخلاقى انسان و عروج معنوى انسان است، که هدف اعلى، این است. همهى کارها مقدمه براى تکامل انسان و عروج انسانى است. این باید در جامعهى اسلامى خود را نشان بدهد. […] شما بپرسید که از کجاى انقلاب، این خصوصیات در مىآمد؟ کجا تدوین شد؟ من عرض میکنم از کلمهى اسلامى. اسلام اصلاً همینهاست. آن کسى که غیر از این در مورد اسلام تصور میکند، اسلام را نشناخته. آن کسى که تصور میکند اسلام فقط به جنبههاى معنوى، آن هم با برداشت و تلقى خاص از جنبههاى معنوى - عبادت و زهد و ذکر و امثال اینها - میپردازد، به دنیاى مردم، به لذات مردم، به خواستههاى بشرى مردم نمیپردازد، او اسلام را درست نشناخته؛ اسلام اینجورى نیست. همهى این چیزهائى که گفتیم؛ هم آن چیزى که مربوط به مسائل دنیائى جامعه است - مثل عدالت، مثل امنیت، مثل رفاه، برخوردارى از ثروت، برخوردارى از آزادى و استقلال - هم آنچه که مربوط به مسائل اخروى است؛ مثل رستگارى، تقوا، پرهیزگارى، رشد اخلاقى، تکامل معنوى انسان، در کلمهى اسلامى مندرج است. […] مسئله فقط ایران هم نبود؛ ایران به عنوان یک الگو براى جوامع اسلامى در درجهى اول، و همهى جوامع بشرى در درجهى بعد، مورد نظر بود. ما میخواستیم این جامعه را با این خصوصیات بسازیم - ما یعنى ملت ایران، انقلاب ایران، انقلابیون ایران؛ منظور، شخص بنده و چند نفر دیگر نیست - و آن را بگذاریم جلوى چشم آحاد بشر و امت اسلامى؛ بگویند این است که هم مطلوب اسلام است، و هم میسور مردم این روزگار است. اینجور نباشد که خیال کنند بله، این مطلوب هست، اما میسور نیست؛ که میگفتند در دوران مبارزات نهضت اسلامى. بعضى از کسانى که نیتهاى خوبى هم داشتند، میگفتند آقا بیخود چرا زحمت میکشید، فایدهاى ندارد؛ بله، این حرفهاى شما درست است، اما شدنى نیست. انقلاب میخواست به همهى کسانى که در هر نقطهاى از دنیاى اسلام هستند، نشان بدهد که این الگو تحققیافتنى و شدنى است؛ این هم نمونهاش. این آن چیزى بود که به عنوان هدف انقلاب وجود داشت. این هدف از اول بود، به شما عرض کنم که امروز هم همین هدف هست، در آینده هم همین هدف خواهد بود؛ این هدف ثابت است. مقام معظم رهبری – 14/2/87– دیدار با دانشجویان و دانشجویان دانشگاههای استان فارس (دریافت متن کامل) |