امروز در دنیا افکارى ارائه مىشود و فلسفههایى در زمینههاى گوناگون - در ذهنیات، در مسائل اجتماعى، در تاریخ، در اقتصاد - مطرح مىشود که پاسخهایى هم در این زمینه وجود دارد. هر چند صباحى یک نفر در دنیا سر بلند مىکند و کتابى مىنویسد؛ کتاب او را به زبانهاى دیگر ترجمه مىکنند و چهار نفر هم مروجش مىشوند؛ ما چه کار کنیم؟ ما اینجا در مدرسهى فیضیه، یا در حوزهى قم، یا در مسجدمان در فلان شهر کشور بنشینیم، تا ببینیم چه حرفى از خارج آمد که فلان نقطهاش اشاره یا تعریضى به مسائل دینى دارد و بنا کنیم همان نقطه را رد کردن؟! این درست است؟! بعد از آنکه کسانى آن را خواندند، دانستند، تدریس کردند، تفهیم کردند؛ یکى هم پیدا شد و آن را ترجمه کرد؛ مدتها هم گذشت و آن ترجمه به دست منِ روحانى رسید؛ تازه حالا بفهمم که در ده سال پیش، بیست سال پیش، چهل سال پیش، در اروپا دانشمندى یا متفکرى یا فیلسوفى یا فیلسوفنمایى آمده و به فلان نقطهى اعتقادات من تعرض کرده و من حالا به او جواب بدهم! آیا این روش درستى است؟! یا نه؛ حوزه باید در متن حوادث علمى عالم باشد.
مقام معظم رهبری - 1/12/70 - اجتماع طلاب و فضلاى حوزهى علمیهى قم (دریافت متن کامل: فرمت doc ، فرمت pdf) |