خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفهى انسانی در هر تحولى، و عواطف و محبت در انسانها باید تقویت بشود و در این جهت باید راه برویم. آن تحول اجتماعى یا اقتصادىاى که انسانها را نسبت به هم بىتفاوت و بىمحبت مىکند، ممدوح نیست؛ مذموم است ما تحولى مىخواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد؛ تا چهل خانه آن طرفتر را شما همسایهى خود بدانید؛ این خوب است. محیط، محیط تراحم و تعاطف باشد؛ همهى افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت کنند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»؛ همهى شما راعى هستید؛ یعنى رعایت کننده. همهى شما مسئول از رعیتتان هستید؛ آن تحولى که در پیوندها و نظامات اجتماعى به یک چنین حقایقى منتهى بشود، آن پیشرفت است؛پیشرفت مورد نظر اسلام و جمهورى اسلامى، این است. پیشرفتى که بر فردمحورى و اباحهى لذاتی که انسان به طور مطلق دوست مىدارد، مبتنى باشد، پیشرفت نیست. |