حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد بلکه باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونی به سمت پیشرفت و تعالى را باید در نظر گرفت. تحولى که موجب پسرفت بشود، تحول بدى است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنى و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت . و بالاخره پایهى تحول را بایستى غیر از آن چیزى که امروز معیارهاى پیشرفت در دنیا محسوب مىشود دانست؛ معیارهاى ویژهى جمهورى اسلامى و حرف نوِ اسلام در زمینههاى اخلاق، معنویت، معرفت الهى، انسان دوستى و ارتباطات و عواطف بشرى را در نظر گرفت و اینها را هم بایستى جزو معیارهاى پیشرفت دانست.
|