نائب نائب
سفارش تبلیغ
  • راوی ! ( شنبه 87/6/30 :: ساعت 12:12 عصر)

  • یک مسئله هم [...] مسئله‏ى انتقاد و تخریب است.

    مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بکنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ یا از ما انتقاد بشود و ما تلقىِ تخریب از آن داشته باشیم. خب، باید مشخص بشود تخریب کدام است و انتقاد کدام است.

    معناى انتقاد آن ارزشیابىِ منصفانه‏اى است که یک آدم کارشناس میکند؛ نقادى همین است دیگر. وقتى شما طلا را میبرید پیش یک زرگر که نقادى کند، او میگوید که آقا! این عیارش بیست است؛ یعنى عیار بیست را قبول میکند؛ حالا از بیست و چهار عیار - که طلاى خالص است - چهار عیار کم است. این شد نقادى. البته زرگر هم هست و وسیله‏ى نقادى را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یک آهنگر و او یک نگاهى کرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اینکه چیزى نیست! این اسمش نقادى نیست. اولاً اصل طلا بودن این، انکار شده. خب، بالاخره مرد حسابى! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست که دارد؛ این را قبول کن! ثانیاً: شما که اهل این کار و آشناى این کار نیستى!

    آدم متأسفانه مى‏بیند چیزهایى که به نام انتقاد از دولت و نقادى دولت، امروز گفته میشود، شکل همین تخریب را دارد: یعنى انکار امتیازات، قبول نکردن برجستگیها و کارهاى خوب، و درشت کردن و برجسته کردن ضعفها. خب بله، ضعف هست. هر دولتى بالاخره ضعف دارد؛ انسانها ضعف دارند دیگر؛ ضعفها را بگویند، قوّتها را بگویند. جمع‏بندىِ کار یک دولت، آن وقتى است که ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوى همدیگر قرار بدهند؛ آن وقت میشود جمع‏بندى کرد. نه اینکه بیایند یکسره بنا کنند به بدگویى کردن و انکار کردن همه‏ى خصوصیات.

    بنده سه‏ تا نقطه‏ى اصلى را - حالا بیش از این نقاط وجود دارد - در اول عرایضم گفتم. خب این سه چیز را بگویند - آنچه که در زمینه‏ى روحیه‏ى دولت و گفتمان اساسىِ دولت هست، آنچه در زمینه‏ى نوع عملکرد دولت هست، آنى که در زمینه‏ى خلقیات دولتىِ مجموعه‏ى دست‏اندرکار هست - بعد بگویند بله، آنجا هم فلان کار ضعف دارد؛ این اشکالى ندارد. این را با گوش جان بایستى شنید و پذیرفت. اما اینها نباید با بى‏ملاحظه‏گى، ندیده گرفتن و بى‏اعتنایى کردن و حتّى بعضى از نقاط قوّت را به عنوان نقطه‏ى ضعف معرفى کردن، همراه باشد.

     

    مقام معظم رهبری - دیدار رئیس‏جمهوری و اعضاى هیئت دولت – 2/6/87