• وبلاگ : نائب
  • يادداشت : اهداف انقلاب و مبناي آنها
  • نظرات : 3 خصوصي ، 63 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + مرفه بي درد (جف) 

    اولا چقدر اسم ها بي مسمي هستند و متضاد با مسماي خود

    ثانيا مقام معظم رهبري يكي از شجاع ترين و قاطع ترين رجال سياسي جهان است (با دليل اين را در بحث رو در رو نشان مي دهيم)؛ همان امام (ره)فرمودند ايشان شايسته رهبري هستند

    ثالثا كسي كه هيچ نام نشاني ندارد و با چند مثال شما را به چالش مي كشد و موضع سياسي اش روشن نيست چه نتيجه اي از بحث با او خواهيد گرفت جناب آقايان حسين،كميل، سعيد،نمازي و... چند نفر را تا به حال با اين بحث ها قانع و روشن كرده ايد؟ با اين روش. به سابقه بحث هاي خود مراجعه كنيد. شرط اول بحث كردن با كسي اين است كه به دنبال روشن شدن حقيقت باشد. آيا اين شرط براي شما به اثبات رسيده يا داريد آب در هاون مي كوبيد؟ هر پرسش گري كه دنبال حقيقت نيست فرصت را هم به او مي دهيد تا اذهان ديگر را با پرسش دچار ترديد كند اين نحوه بحث نه روشنگر است نه قانع كننده!

    جناب راوي!

    اين جناب دردمند درد اصليش .... است! برخي جسارت ها از حد گذشته! (اصلا حرفاي دردمند ربطي به سخنان نقل شده از رهبري در اين مورد داشت؟)

    همان طور كه بحث سياسي و قانع كردن افراد با دليل خوب است عاقبت بيني هم چيز خوبي است.

    بحث سياسي و روشنگري چيز خوبي است ولي اين مطالب سنگ پراني است!

    ضمنا مقايسه رهبري با صدر اسلام در حدود روشني بايد انجام شود كه احتياج به مجال براي توضيح دارد جوامع درگذشته بسيط و ساده بوده اند ولي الآن بسيار پيچيده و پر لايه شده اند به سادگي نمي توان مقايسه كرد. مثلا والي منصوب حضرت امير(ع) هم خطا مي كرد جناب مدعي دردمندي اين را ناديده گرفته به حضور حضرت در بازار مثال مي زند( يك مثال بنده فقط جهت آن است كه بگويم مثال براي اين طرف هم هست كه بتواند مورد استفاده قرار بگيرد)

    جناب دردمند اگر اهل بحث هستيد بنده حاضرم آنهم رو در رو. آدرس را در اين وبلاگ بگذاريد؛ نوبت خرما خوردن هم بماند. شماره تماس هم كافي است.اگر خواستيد وعده بگذاريد همه با هم يه جا جمع بشيم ... پذيرايي هم با راوي !!!!!!

    + محمدنمازي 

    سلام به همه

    من نگفتم كه رهبر اصلا نبايد در جزييات وارد شود. نچه مهم است مهمترين وظيفه يك رهبر است. و آنچه مهم تر است آن است كه رهبر كسي باشد كه همه وظايف به خصوص مهمترين وظايفش را به بهترين وجه حالت در زمان حاضر انجام دهد. رهبر بهترين است از ميان نيروهاي موجود. و رهبر از بهترين ها استفاده مي كند. باور كنيد ما تصور درستي از رهبري و مديريت جامعه اي به اين گستردگي و ژيچيدگي نداريم. و البته ما حتي از ذره اياز فسادهايي كه رهبر به خوبي از آنها اطلاع دارند اطلاع نداريم و البته ما هم فقط از برخوردهاو ژيام هاي رسمي و عمومي رهبر اطلاع نداريم. دوست ندارم با حواله دادن به ديدارها و سخنان خصوصي مسئله را توجيه كنم كه خود آقا فرموده اند ما هر چه لازم باشد به عموم ي گوييم. كسي به حرف هاي خصوصي ما استناد نكند. اما نمي توان عقل را به كار نينداخت. ايشان قطعا تذكرات لازم را مي فرمايند.

    در موردمقايسه شخصيت ها به نظر بنده اصلا مقايسه با معصومان عليهم السلام درست نيست.لزومي ندارد كه امام و آقا از همه جهات مساوي باشند و هم طراز. ولي فقيه ، بهترين در زمان حاضر است.حضرت امام به يقين در بعضي جهات از آقا اقضل بوده اند.

    به نر من اين فرض كه اگر امام در حال حاضر بودند، فرضببسيار غلط است.

    از شما سئوال مي كنم اگر حضرت مهدي عليه السلام يا يكي از معصومان عليهم السلام در زمان امام خميني و به جاي ايشان بودند همان كاري را مي كردند كه امام كرد. يا بهتر است بژرسيم آيا آنچه امام خميني انجان دادند حتما در همه موارد مطابق كرده ي معصوم بود است؟ به نظر من جواب روشن است.

    بايد به خوبي فهميد كه دوران، دوران غيبت امام معصوم است و اين يعني مصيبتي بزرگ. كه يكي از اين مصيبت ها رهبري جامعه اسلامي است.

    گرچه من به نظر شخص خودم مقام معظم رهبري فراتر از بهترين در زمان حاضر هستند( يعني بالاتر از حداقل لازم) اما بايداين را بدانيم كه ولي فقيه بهترين فقيه براي اداره جامعه در زمان حاضر است.

    دوست من دردمند!

    بحثي كه دوستم دردمند،در جواب به بنده، درباره غزه و محكوم كردن و..... گفتند چندان ربطي به بحث نداشت.

    ملتمس دعا هستم

    يا علي

    سلام!
    به آقاي ...
    با نظر به اينكه بنده معتقدم كه قحط الرجال است!
    چند تا سئوال:
    1. آيا وقتي شما مدير يك مجموعه را عوض مي كنيد آن مدير مي تواند تمام مديران زير دست؛ تمام كارمندان؛ روال اداري و قانون را عوض كند؟
    2. به يك مدير چند بار مي توان فرصت داد كه اشتباه كند؟ به نظر شما اگر براي هر سه اشتباهي كه به نظر شما بايد رئيس يك قوه را عوض كرد؛ رئيس آن قوه چند وقت يكبار بايد عوض شود؟(از اشتباهاتي كه از نظر شما مخفي مي ماند صرف نظر كنيد)
    3. از بين 70 ميليون به نظر شما براي قوه اي مثل قضائيه چند نفر مي شود نامزد كرد؟(در صورت امكان 10 نفر را نام ببريد)
    4. اصل 27: تشكيل اجتماعات و راه پيمائي ها بدون حمل سلاح به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است.
    و البته اصل 26: احزاب و ... آزادند مشروط به اينكه اصول استقلال آزادي وحدت ملي موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچكس را نمي توان از شركت در آن منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت.
    و اگر چنين اجتماعي تشكيل شده و حقوقشان نقض! بگوييد تا بدانيم و بدانند! در حاليكه اگر نمي دانيد بگوييم تا بدانيد كه چنين اجتماعاتي و تشكيلاتي تشكيل مي شود و كسي كاري به كارشان ندارد!
    به دردمند:
    من خودم فكر مي كنم اگر آقا 20 نفر مثل سيد حسن نصرالله داشت كار انقلاب سامان مي گرفت و حتماً اگر 313 نفر ...
    + دردمند به من 
    كاش دنبال پاسخ باشيم نه براي قانع کردن بلکه براي به حقيقت رسيدن، بلكه براي درك كردن و كسي كه حقيقت را ميداند تكليف بيشتري بر دوشش هست.چون مي داند.
    + دردمند به من 
    سلام.حرفتون قابل تامل است.اما بند آخر ان شالله درست نباشد چون قبلا هم گفتم آن وقت بايد رفت خرما خورد....
    + دردمند به حسين 

    سلام.من حرفم اين بود که چرا مقام معظم رهبري قاطعانه برخورد نمي کنند و گفتم امام قاطع تر بودند و موارد ديگر (علم و عرفان و مديريت و...) را فاکتور گرفتم. کسي از اشتباه عمل کردن يک مسول خيلي پايين نتيجه نمي گيرد آقا با اشتباه اين آقا مخالف است يا موافق بلکه بحث سر مسولين بالاتر است و خيلي بالاتر به طور مثال گفتم قوه قضاييه، تشخيص مصلحت نظام،.... اينجاست که سوال پيش مي آيد که آيا آقا هم با اين اشتباه موافق است؟اگر نيست پس چرا برخورد قاطع نمي کند؟!اصلا بحث ولايت فقيه چيز ساده اي نيست که نقل زبون خيلي هاست به نظرم تو اين زمينه هم خيلي کم کار شده است کدام روحاني دست بالا الان درس خارجش اين موضوع است؟!رسانه رو اين موضوع چقدر کار کرده است؟!ممنون از وقتي که گذاشتين.

    + من 

    سلام

    از نظرات دوستان استفاده زيادي كردم اما بنظرم هنوز هم نميتوان به كمك مباحث مطرح شده پاسخ محكمي ارائه كرد.

    چند روز پيش يكي از دوستانم سؤالي نظير سؤال جناب دردمند را از بنده پرسيد و من هم جوابهايي نظير جوابهايي كه در اين بخش است به ايشان دادم و متاسفانه ايشان قانع نشدند اگر كتاب خاصي در اين زمينه براي مطالعه وجود دارد لطفا بنده را راهنمايي فرماييد.

    متشكر

    + دردمند در پاسخ به نمازي 
    سلام.نمي دانم چه كسي با استفاده از اسم بنده به كاستي كلامم پي برده است و تنها براي كسي كه اين كار را كرده است بايد بگويم متاسفم.جواب بقيه دوستان را هم به ترتيب خواهم داد.

    سلام.درد را تنها کسي که درد کشيده مي فهمه! وگرنه کسي که درد نکشيده از درد چه خبر دارد که تازه بخواهد دردمند باشد؟!!تازه بايد با پتکي مثل غزه کوبيد تو سر مسلمانها تا بفهمند آقا يه مشکلي هست بعد تازه مسلمانها(نه مومنان) عده اي سکوت مي کنند، عده اي مي گويند حقوق ما کم مي شود يا زياد؟! عده اي هم ... و عده اي تنها محکوم مي کنند. اسراييل به راحتي غارت مي کند و در مدت 22 روز 1300 نفر يا حتي بيشتر را به قتل مي رساند آنوقت تنها محکوم مي کنيم!کاش کمي نهج البلاغه خوانده بوديم(براي قلبمان) تا ببينيم حضرت در مورد خار در پاي يک زن يهودي چه مي گويد. کار ما خيلي خراب است خيلي...از يک حجي که هيچ روحي ازش باقي نمانده نمي گذريم و پولهاي خود را در شکم اين کافراني که خود را خادم الحرمين مي نامند مي ريزيم که از شيطان پست ترند...فکر مي کنم صحبت در مورد درد کافي است.اما در مورد بحثي که فرموديد، سياست گذاري و تعيين چشم انداز آينده يکي از وظايف رهبري هست اما نه همه آن. چه کسي گفته است که يک رهبر تنها بايد بشيند و چشم انداز تعيين کند و به جزييات کاري نداشته باشد. حضرت رسول وقتي شهر مدينه را پايتخت ترسيم کردند و مسجدي که بايد ساخته شود خود سنگ بدست گرفته و به ساخت مسجد مشغول شدند، در جنگ احد پيغمبر چند زخم برداشتند؟!يا مثلا حضرت علي وقتي مالک اشتر را براي اداره يک منطقه فرستادند کوچکترين نکات را به مالک يادآور شدند،حتي اينکه براي گرفتن ماليات چگونه به ميان گله مردم برود که گله وحشي نشود...به نظرم تصور رهبري در ذهن شما ناقص است. اما پيرامون پيامها و خواسته هاي رهبري، به نظرم در برخي موارد ايشون همچون حضرت از ريز جزييات خبر مي دهند در برخي هم نه! اما خيلي از مسولين متاسفانه اصلا بدان عمل نمي کنند اين را چه کسي بايد پيگيري کند؟!باز هم ممنون از وقتي که گذاشتين.

    + ... درپاسخ به حسين وسايردوستان 

    سلام

    درباره اين پاراگراف

    اگر امام حسن(عليه اسلام) در زمان امام حسين(عليه السلام) بودند همان كاري را مي كردند كه امام حسين(ع) كردند و همچنين درباره ديگر ائمه!

    كه آقا حسين گفتند، تقريبا همگي قبول داريم و بحثي نيست. آن هم بر اصل معصوميت و علم ائمه است. به طوري كه اگر امام حسن در جايگاه امام حسين و برعكس كار همان ائمه را نمي كردند (كه بهترين عمل نيز بود) دچار اشتباه مي شدند و اين خلاف عصمت است.

    درباره آنكه مي گويند ساير مسئولين و... اكثر مسئولين ريشه اش به رهبري مي رسد! رئيس قوه قضاييه را رهبر مستقيما تاييد مي نمايند. حالا بريد دادگستري ها ببينيد وضع چطور است!

    رئيس صدا و سيما را رهبر مستقيما تعيين مي كنند ولي كجاي صدا و سيماي ما اسلامي و طبق سخنان رهبر است؟! (كه البته سخن گفتن و حرف زدن آسان است و عمل سخت!)

    ضمنا اين كه مي گويند هر روز عوض كنند، نمي گويم هر روز عوض كنند (كه اگر لازم شد اشكالي هم ندارد!) ولي با اين حال مي توانند در انتخاب دقت بيشتري نمايند! ضمنا، اكثر انتصابات رهبر دور دوم تمديد مي شوند!

    يك نكته مهم: از همه دوستان مي خواهم اصل را بر پاكي و يا ناپاكي رهبر نگذارند و شروع نكنند به پاسخ كه مي شود؛ توجـــــيه!


    ضمنا در باب آزادي؛ زيادم آزادي وجود ندارد. حرفم را با بي حجابي و از اين قرطي بازي ها اشتباه نگيريد. همين اصل 27 قانون اساسي آيا واقعا اجرا مي شود؟

    درباره قدرت رهبري؛ بهتر است قانون اساسي را دوباره مطالعه نماييد. قدرت رهبري هم اكنون از زمان امام خميني (ره) نيز بيشتر است. بر طبق اصلاحات سال 1368.

    درباره مديريت كه مي گويند، بنده جاي خيلي كوچك انجام داده ام و امكان انتخابم از 2 رقمي بالاتر نرفته (و عمدتا كمتر از 10 هم بودند!) و البته تخصصم مديريت نيز مي باشد؛ ولي رهبري از 70.000.000 مي توانند مدير ژايين دست برگزينند (و خواهشا نگوييد 10 نفر هم از اين تعداد بر نمي آيد!)

    البته مصداق ها در اين باره زياد است كه مستقيما و يا با يك لايه به رهبري مي رسد كه بيانش خيلي زياد مي شود.

    و سر آخر آيا همين بحث را مي شود به شكل علني در يك سايت انجام داد و سه سوت فيلتر نشد؟ كه ما آمده ايم در بخش نظرات يك سايت كه در گوگل هم ايندكس نمي شود صحبت مي كنيم؟

    همين بحث را اگر به طور واقعي بزنيم در جا برچسب ضد رهبري، ضد نظام، ضد ولايت فقيه، ضد انقلاب و... اوين!

    يا علـــــــي

    ببينيد اولاً من معتقد نيستم كه آقا جايي نرمش نشان داده است! بعضي وقت ها ما انتظار داريم كه آقا مثل ما فكر كند! ولي خوب اگر قرار بر اين بود چه فرقي بود بين من و شما و حضرت آقا؟! يك مثال غير از رفتار ائمه بزنم! كساني مثل ابن سينا و يا ميرداماد و يا شيخ بهايي در دربار شاهان رفت و آمد مي كردند آيا اين نشان نرمش آنان است؟! يا مثلاً خواجه نصير!
    بنده گفتم ممكن است رفتار ايشان با حضرت امام متفاوت باشد! كه اين ايرادي بر ايشان هم نيست!
    + دردمند 
    بنده از توضيحات دوستان بسيار متشكرم و به برخي كاستي هاي كلامم پي بردم. خدا قوت؛ ديگر فكر نمي كنم آقا غرِيب باشد. راستي اين جناب من با بنده نيست و غير من است!
    + من 

    سلام

    يعني نرمش بيشتر در رفتار مقام معظم رهبري ناشي از علم كمتر يا بيشتر ايشان نسبت به حضرت امام است؟

    آنچه در ادامه مي آيد قبل از نظر آقاي نمازي نوشته ام! اگر تكراري است معذرت!‏ آقاي نمازي هم به نكات خوبي اشاره كردند!
    ---------------------------------
    سلام!
    جا دارد كه در اين آغاز بگويم كه اين نظرات -كه البته زياد حالت بحث و گفت و گو ندارد- چيز مباركي است و جا دارد كه بيش از اين به اين موراد پرداخته شود. به نظر من اگر در حرفي چون و چرا مي شود بيشتر به عملي شدن آن بايد اميد داشت! ولي اگر همه به به و چه چه كردند و روي بنر و ... چاپ كرديم در همان حد خواهد ماند-كه بسيار ديده ايم!
    اما درباره اين موضوع :
    اول. اگر چيزي براي خودتان روشن نيست لطف كنيد راست و حسيني بگوييد من هم مشكل دارم با اين موضوع! از اين هم نترسيد كه شما را مثلاً متهم به ضد ولايت فقيه بودن بكنند! از اين نظرگاه كار دوستاني كه توجيه كردند نه پاسخ داده اند مذموم و سئوال آقاي درد مند هم ممدوح است! پيشنهاد من هم اين است-راه حل ساده اش- يك تلفن به دفتر مقام معظم و سئوال و بعد هم جواب!
    نگذاريد كه سئوال به عناد تبديل شود! يا علي!
    دوم. بحث پيراموني كه دوستان مطرح كردند اين بود كه اگر امام(قدس سره) بودند همان رفتاري را داشتند كه مقام معظم رهبري داشتند! و يا برعكس-اين بر عكس را من مي گويم!
    و اين را مقايسه مي كنند مانند رفتار ائمه كه اصلي است! مثلاً اگر امام حسن(عليه اسلام) در زمان امام حسين(عليه السلام) بودند همان كاري را مي كردند كه امام حسين(ع) كردند و همچنين درباره ديگر ائمه!
    خوب اين قياس مع الفارقي است! چه وجه شباهتي است بين امامت ائمه و ولايت فقيه؟! به كدام دليل به كدام استدلال! حال كه اصلاً اصلي هم كه در باب ائمه هم گفته شد محل مناقشه است-كه ما براي پيش رفتن بحث بي استدلال پذيرفتيم!-
    چرا رفتار حضرت امام بايد با مقام معظم رهبري يكي باشد-كه با توجه به رفتار مقام معظم رهبري يكي هم نبوده است- بنده صراحتاً مي گويم و پاي اين حرف هم سخت ايستاده ايم و عقيده اي راسخ دارم كه جايگاه علمي و عرفاني حضرت امام با مقام معظم رهبري متفاوت است! پس تصميمات دو فرد متفاوت متفاوت خواهد بود! انقلاب و حكومت ولايت فقيه و اسلام اصولي دارد! مقام معظم رهبري هم قطعاً بدان پايبندند ولي درك از موقعيت ها و ديدن و در نظز گرفتن مصلحت ها متفاوت خواهد بود!
    سوم. نمي دانم آقاي دردمند و يا ديگر دوستان چه سن و سالي دارند و آيا تا به حال بر مجموعه اي –حتي خيلي كوچك-مديريت كرده اند يا نه؟! اين را مي گويم كه انتظار نداشته باشيد كه اگر كسي منصوب ديگري است حتماً عمل او موافق نظر بالا دستي اوست! اين را مي گويم كه از گندكاري يا اشتباه يك مدير و حتي يك مسئول گنده نتيجه نگيريد كه آقا با عمل او موافق است! اگر اينطور باشد آقا بايد روزي دوباره كل مسئولين كشور را رفرش كند! و اين نمي شود!
    حالا اين مختصرش بود! اگر دوستان لطف كردند و اين را خواندند و سئوالي يا نظري دادند بنده توضيح بيشتر خواهم داد! اگر هم جاييش اشكال دارد –كه بعيد هم نيست-دوست دارم درستش كنم!
    يا علي!
    باز هم ممنون!

    سلام به همه دوستان

    عزيز دلم! دردمند. اول اينكه درد داشتن بسيار بسيار خوب است. خيلي از ما چون درد نداريم به اين وضع فعلي افتاده ايم. قيصر خدا رحمتش كناد، چه زيبا گفت: درد نام ديگر من است.

    دوم مبادا تصور شود كه سئوال و انتقاد از رهبري امري غير شرعي و آن طرف خط قرمزي است. مي توان درباره عملكرد رهبر فكر كرد و به درستي حرف زد. اما خودشان چه زيبا فرمودند كه تعيين عيار طلا كار طلا شناس است نه آهنگر.

    سوم تامل در باب اينكه رهبر در يك كشور و نظام چه مسئوليتي دارد بسي مفيد است. ما فهم درستي از مديريت و سياست گذاري و چشم انداز سازي نداريم. ما غرق در اجرايياتيم و فهم ما از رهبر يك همه كاره است. تمام كاستي هاي رئيس جمهور و روساي ساير قوا و ساير حضرات را حضرت ايشان بايد درست كنند. نبايد انتظار داشت كه براي هر امر كوچك و هر اشتباهي كه از مسئولان بعضا بي تدبير ما سر مي زند ره بر خودش را خرج كند.نه رهبر اين نيست. گرچه رهبر بزرگوار ما حتي به كارگردان ها و ... رهنمودهاي اجرايي مي دهند و اين نشان از كم كاري آقايان و تخصص آقا در حوزه هاي مختلف دارد اما آنچه بايد از رهبر انتظار داشت ترسيم چشم انداز و سياست هاي كلي نظام است.

    چهارم خوب است كه همه دردمندان كمي از آنچه مقام معظم رهبري در بيانات و پيام هاي مختلف به عنوان چشم انداز و نفشه راه انقلاب اسلامي ترسيم كرده اند، آگاه شوند. رهبري ايشان در اين باب از سر ما هم بسيار زياد است. اما آنانكه بايد اين سياست ها را عملي كنند ددر خوابند( يعني ما)

    پنجم

    اكنون در پايان سخن چند توصيه را متواضعانه به ملت عظيم‏الشأن ايران و مسؤولان و زبدگان عرض مى‏كنم:

    1 - به دولتمردان و مسؤولان كشور در قواى سه گانه و نيروهاى مسلح عرض مى‏كنم قدر خدمتگزارى به اين ملت بزرگ و اين كشور مبارك را بدانيد. خدمت صادقانه‏ى شما خدمت به اسلام و بشريت است. اين فرصت كم نظيرى است كه صالحان و صديقان در آرزوى آن بوده‏اند. با همه‏ى توان از اين فرصت براى كسب رضاى الهى و تقرب به خداوند بهره گيريد و با اخلاص و پارسايى و مجاهدت، در راه رفع مشكلات كشور و ملت، و ساختن ايرانى آباد و پيشرفته، و رفع كامل بيعدالتى و تبعيض، و قطع وابستگى اقتصادى و فرهنگى، و بريدن طمع غارتگران بيگانه و سوءاستفاده كنندگان داخلى، گامهاى بلندى را با توكل به خداوند برداريد. مبادا وسوسه‏ى قدرت طلبى يا جمع زخارف مادى شما را از كار بزرگى كه بر عهده داريد بازدارد. لحظه‏ى تاريخى‏يى كه ما در آن قرار داريم بسى مهمتر و حساستر ازآن است كه از ما خدمتگزاران كسى حق داشته باشد آن را با سرگرم شدن به جمع ثروت براى خود يا فرزندان و كسان خود، ضايع كند و لعنت خدا و خلق را متوجه خود سازد.

    2 - به علماء بزرگوار دينى و آگاهان و روشنفكران و فرزانگان و دانشمندان فنون مختلف عرض مى‏كنم: نسل جوان و مستعد وفضاى آماده وآزاد كشور، بزرگترين فرصت تعليم و تربيت را در اختيار شما گذاشته است، از اين فرصت ديرياب كه ببركت انقلاب اسلامى و در سايه‏ى مجاهدتهاى بسيار بدست آمده، حداكثر استفاده را ببريد. دلها را به نور معارف اسلامى روشن، فكرها را با منطقِ استوار، مسلح و آفاق آينده را براى ملت ايران مجسم كنيد.در دلها نور اميد بتابانيد و سايه‏ى شوم يأس و سرخوردگى را كه دشمن مى‏خواهد با تبليغات خود بر دلها بيفكند برطرف كنيد. ذهنها را از تحجر و ايستايى و نيز از بى‏بندو بارى فكرى و ياوه‏گرايى بر حذر بداريد، و در اين برهه‏ى حساس تاريخ ايران وظيفه‏ى بزرگ خود را كه داراى آثارى ماندگار و تعيين‏كننده است، همچون تكليفى الهى و مقدس بدانيد.

    3 - به جوانان عزيز عرض مى‏كنم فرصت جوانى را براى خود سازى فكرى و روحى و جسمى مغتنم بشماريد. كشور خود را بشناسيد و جايگاه رفيعى راكه ايران و ايرانى ببركت انقلاب اسلامى در جهان و در منطقه و در ميان امت بزرگ اسلامى به دست آورده قدر بدانيد، خود را به علم و معرفت و پارسايى مجهز كنيد و همچون جوانان دوران پيروزى انقلاب و دفاع مقدس، خود را الگو و اسوه‏ى جوانان كشورهاى ديگر سازيد. تداوم راه پر افتخار انقلاب اسلامى كه كشور را به قله‏ى رفيع هدفهاى بزرگ مى‏رساند به نيرو و نشاط جوانانه‏ى شما نيازمنداست و امروز بار اين وظيفه‏ى بزرگ بر دوش شما است. كسب دانشها و مهارتهاى گوناگون، كسب قدرت تحليل سياسى، حفظ صفا و صداقت جوانى، رعايت ديندارى و پاكدامنى، وظائف بزرگى است كه در همه‏ى محيطهاى جوان: دانشگاهها و حوزه‏هاى علميه، مدارس و كارگاهها و شهرها و روستاها بايد در ياد جوانان باشد. در اين راه از خداوند هدايت و كمك بخواهيد و باب توجه و تضرع و نماز و نياز را ميان خود و خدا باز نگهداريد.

    4 - به عموم ملت عزيز و عظيم عرض مى‏كنم: همه‏ى موفقيتهاى دوران مبارزات و پس از پيروزى مرهون هوشيارى و صبر انقلابى و حضور دائمى شما در صحنه است، فداكارى و ايمان و مجاهدت شما است كه رهبر كبير انقلاب رابه كارى چنان بزرگ موفق ساخت و صبر و همدلى و همكارى شما است كه مسؤولان كشور را به ارائه‏ى خدمات شايسته توانمند كرد. امروز نيز بحمداللَّه دولتى خدمتگزار، رئيس جمهورى شايسته، نمايندگانى دلسوز، قوه‏ى قضائيه‏يى مستقل، نيروهاى مسلحى كارآمد و مسؤولانى انقلابى به خدمت مشغولند. پيوند ميان خود و مسؤولان را مستحكم كنيد و خدمتگزاران خود را كه از ميان شما و براى شمايند يارى دهيد. وحدت كلمه و حضور خود را در صحنه حفظ كنيد و ياد امام و انقلاب را زنده نگهداريد و بويژه راهپيمايى بيست و دوم بهمن امسال را كه نمايش عظيم ملت ما در برابر غوغاگران و فتنه انگيزان داخلى و خارجى و همزمان با بزرگداشت شهادت رئيس مذهب جعفرى و خورشيد تابان معارف اسلامى حضرت جعفربن‏محمد الصادق (عليه‏السّلام) است، با عظمت و متانت كامل برگزار نمائيد.

    5 - به جناحها و دستجات و گروههاى سياسى داخلى نيز عرض مى‏كنم: همت خود را بر رشد فكرى و سياسى مردم بگماريد و كسب قدرت را هدف ندانيد. تلاش سياسى سالم و بدور از درگيرى و تهمت و شايعه‏سازى اگر با اخلاص و قصد نيك باشد عبادت است و در دل مردم نيز مؤثر و براى آنان جذاب است، ولى اگر اغراض گروهى بر آن سايه افكند و روشهاى قبيله‏يى بر آن حاكم گردد، خدا و خلق را خشنود نخواهد كرد. كار جناحى و حزبى نبايد وحدت ملى را خدشه دار كند و كشمكش‏هاى گروهى را به ميان مردم بكشاند.( ژيام آقا به مناسبت بيستمين سال پيروزي انقلاب)

    .

    اصولا با فرض غلط نمي شه به حكم درست رسيد.

    1) شما در بحثها گفتيد كه آقا پرسش پاسخ دانشجويي ندارند در حالي كه حداقل سالي چهار پنج بار ديدار مخصوص براي اين منظور با دانشجويان دارند.

    2) كميل و دوست ديگري از صلح امام حسن استفاده كردند در حاليكه خود آقا فرموده اند ما در زمان جهاد حسيني زندگي مي كنيم نه صلح امام حسن

    3) سخنان رهبر به همان اندازه امام كوبنده و تاثير گذار و سنجيده است (حتي گاها ادبي تر و منظم تر است) ولي شنونده ها خيلي عوض شدند!!! سخنان آقا در نماز جمعه امسال (هفته قبل از قدس) پيام آقا در چريا غزه و ... . خيلي شفاف و واضح است.

    4) سكوت در برابر بعضي گروه ها و جريانات منحرف ( نه ملحد و دشمنان حربي و ...) نشانه ضعف يا مسامحه نيست بلكه نشان از استفاده حداكثري از توان همه رجال كشور است. در ضمن برخي از اين رجال بايد در كانون توجه باشند وگرنه بسيار بيشتر به انقلاب ضربه مي زنند.

    فقط يك مثال:

    چند سال پس از بشت سر گذاشتن يك دوره فشار ديپلماسي در جريان انژي هسته اي و كاهش فشارهاي بين المللي در طي يك دعواي زرگري محسن رضايي و هاشمي يك بحث بيهوده درباره نحوه پايان جنگ راه انداختند كه در نهايت منجر شد آقاي هاشمي يكي از صدها سندي كه در دست داشت رو كند و در سايتش بگذارد كه در حاشيه اين سند كه نامه اي با دست خط امام بود آمده بود ((ما براي اتمام جنگ به بمب هسته اي و ليزري نياز داريم)).

    همين بهانه براي كش دار شدن موضوع كافي بود.

    تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

     <      1   2   3   4   5      >