• وبلاگ : نائب
  • يادداشت : نقشه جامع پيشرفت را بر اساس مباني اسلام تنظيم کنيد.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    1- اول لازمه كه از شما به خاطر توجه خوبتون به بيانات تشكر كنم، نظرات ديگه اي كه براي برخي نوشته هاي ديگه گذاشته بودين هم مطالعه كردم و اگر اجازه بديد چند روز ديگه يك به يك در موردشون بحث مي كنيم چرا كه الان وسط امتحانات بنده است و تا چند روز ديگهدر خدمتم. خوشحالم از اينكه روي بيانات فكر و تحليل ميشه و خدا به شما خير بده.

    2- در مورد بحث روي بيانات، چند كاربر محترم ديگه هم پيشنهاد داده بودن كه امكاني براي اين كار‏ (بحث) در وبلاگ ايجاد بشه كه ان شاالله به زودي اين كار انجام ميشه.

    3- و اما در مورد مطلبي كه فرموديد بايد عرض كنم كه گفته شما هم محل مناقشه است! كسي نگفت مي خواهيم از آجر چاقو بسازيم. چگونه مي توان اين حكم كلي را در مورد تمام پيشرفت علمي دنياي غرب صادر كرد كه تمامي آنها سكولار هستند و به درد ما نمي خورند؟ اولا اگر هم اين طور باشند، مقام معظم رهبري فرمودند از مصالح استفاده مي كنيم نه از مفاسد يعني آنچه كه خوب است.

    از طرفي فرمايش شما در مورد سكولار بودن در مورد شاخه اي از علوم كاملا درست است آن هم علوم انساني است. علومي كه مبناي تئوريك آنها عقلي و مكتبي است. نظير اقتصاد، سياست، حقوق، مديريت، و... اما در مورد علومي مثل علوم فني چطور؟

    به نظرم بايد اين بحث را براي دو نوع علم جدا كرد، يكي همين علوم انساني، و يكي تكنولوژي يا فناوري يا علم روز يا آنچه از آنها به عنوان science تلقي مي كنند (بسته به اينكه تعريف از تكنولوژي يا فناوري چه باشد). براي راحتي بحث اسم دسته اول را علم و ديگري را فناوري مي گذاريم.

    در مورد علم، همانطور كه فرموديد مبناي غرب اومانيسم است و هيچ كدام از علم هاي آنان به درد ما نمي خورد و از طرفي ما به عنوان مسلمان ادعا مي كنيم علوم انساني كه به درد كمال دنيوي و اخروي انسان مي خورند در حد كامل در دين اسلام (سه منبع قرآن، عقل و سنت) وجود دارد و ما بايد آن را مناسب حال نياز روز استخراج كنيم. مباحثي چون اقتصا اسلامي، حقوق و... چرا كه علون انساني در حقيقت مباني معرفتي نظام و حكومت اسلامي هستند و ما معتقد به نظامي كارامد براي حكومت در اسلام هستيم.

    و اما در مورد دسته دوم چطور؟ مبناي اين علوم تجربه است. به نظر شما اينكه شيءي از ارتفاعي رها شود و پس از بررسي پارامترهاي لازم به اين نتيجه برسيم كه شتاب جاذبع زمين 9.81 است، ارتباطي دارد با اين كه فرد تجربه كننده مسلمان است يا ملحد؟! در مورد پزشكي چطور؟ آنچه يك مسيحي زير ميكروسكوپ مي بيند با آنچه مسلمان مي بيند متفاوت است؟! قطعا نه. لذا خود اين نوع علوم في حد ذاته صبغه ي اسلامي يا غير اسلامي ندارند.

    آنچه كه جهتمند است چگونگي استفاده كردن از علوم دسته دوم است. يعني چه شمات به عنوان مسلمان هسته اتم اورانيوم رو بشكافيد چه يك كافر هر دو به مقدار زيادي انرژي دريافت مي كنيد كه مقداري كه هر دوي شما براي آن محاسبه مي كنيد يكسان است. اما آن فرد كافر بمب اتم مي سازد براي قتل عام، شما نيروگاه اتمي مي سازيد براي آسايش خلق الله و مسلمين. بنابر اين كاربردي كه براي آن فناوري را مي آموزيم چهتمند است نه خود آن.

    و به فرمايش شما ماده اوليه در اين زمينه فاسد نيست، چطور بود كه در صدر اسلام نيز پيامبر اكرم(ص) فرمودند اطلبوا العلم ولو بالسين؟! يعني اين همه رنج و مشقت بكشيد تا ازچيني هاي بت پرست (در آن زمان) هم كه شده علم بياموزيد.

    منتظر نظرات شما هستم.