راستي حديثي كه از پيامبر راجع به تازيانه و... گذاشته بوديد خيلي قشنگ بود !
متشكر
اگه ممكنه يه سابقه اي از آقاي محمودپور ارائه بديد
ايشون روحاني هستند؟
از كجا ميتونم نظرم رو به ايشون عرض كنم؟
پس چيزي به نام سيد موعود خراساني وجود خارجي نداره و فقط اغراقه؟
چون من از اين ميترسم كه گاهي اوقات دين با خرافات و پيشگويي هاي بي اساس كه فاقد سند است مخلوط شود!
سلام
راستي اين قضيه ي سيد خراساني كه تو شعر قبلي بهش اشاره كرده بوديد سندش كجاست؟
باتشكر
درسته!
زنده باد!
حالا كه خوب فكر ميكنم ميبينم كه كاملا درسته!
آره ديگه منطقيه!
يک عدهاي غفلت ميکنند، نميفهمند که ما اين همه حرکت کردهايم، پيش آمدهايم؛ نميفهمند که ما هنوز راه طولانياي در پيش داريم؛ نميفهمند که ما دشمن داريم، دشمن از تنبلي ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده ميکند. بايد مراقب حرف زدنهاي خودشان، مراقب نوشتنهاي خودشان، مراقب موضعگيريهاي خودشان باشند. اتحاد و اتفاقي که رمزِ همهي پيشرفتها و پيروزيهاست، امروز بيشتر از همه براي اين کشور لازم است. مسئولين کشور هم واقعاً دارند زحمت ميکشند، حقيقتاً دارند زحمت ميکشند. دولت، مسئولين، مديران بخشهاي مختلف، تلاش ميکنند. اگر کسي ايراد و انتقادي هم دارد، نبايد آن را جوري مطرح کند که اين مديري که در تلاش هست براي اينکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعيف کند. اختلافات غالباً از هوسهاي نفساني بر ميخيزد. اگر کسي بگويد اين عمل من که اختلافانگيز بود، تفرقهانگيز بود، براي خداست، اين را باور نکنيد. تفرقهي بين مؤمنين کارِ خدائي نيست، براي هدفِ خدائي انجام نميگيرد؛ کار شيطاني است؛ کار شيطاني است. ايجاد بغضاء و کينه بين مؤمنين، فضاي اختلاف را به وجود آوردن، اين کار شيطان است، کار خدائي نيست. کار خدائي همدلي است. يک نفر يک کاري دارد، مسئوليتي را بر عهده گرفته، ديگران بايد کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفي داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعيف شود. اين کسي که اين عَلم را بر دوش کشيده، بلند کرده، همه بايد کمکش کنند؛ يکي عرقش را پاک ميکند، يکي بادش ميزند. اگر ديدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه ميکند، راهش اين نيست که يک مشتي هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش اين است که کمکش کنند اين اشکال برطرف شود؛ اين نکته را بايد همه توجه کنند.
موفق باشيد .
يا علي (ع)
به نظر من هم ميرسه كه وحدت خيلي خوبه و اصلا در نبود وحدته كه دشمن ميتونه ضربه بزنه! به شرطي كه اين وحدت دوطرفه باشه!
يعني يه طرف محكم سر جاش نمونه و بگه بقيه با من وحدت داشته باشند! به نظر من با توجه به نظرات طرف مقابل و پرهيز از انگ زدن ميشه به اين وحدت رسيد!
به اميد هدايت.
اين هم يکي از مرحوم حسيني:
اين گريه آور است:
درفصل بهار جوشش صد چشمه ي زلال
جمعي ز تشنگان
به خاطره ي آب
دل خوش اند
اين خنده دار نيست؟
هنگام فجر و رويش خورشيد بي زوال
بوز ينگان
به کرمک شبتاب
دلخوش اند.
دردهاي من
جامه نيستند
تازتن در آورم
چامه و چکامه نيستند
تا به رشته ي سخن در آورم
نعره نيستند
تا زناي جان بر آورم
دردهاي من نگفتني
دردهاي من نهفتني است
گر چه مثل دردهاي مردم زمانه نيست
درد مردم زمانه است
مردمي که چين پوستينشان
مردمي که رنگ روي آستينشان
مردمي که نامهايشان
جلد کهنه ي شناسنامه هايشان
درد مي کند
من ولي تمام استخوان بودنم
لحظه هاي ساده ي سرودنم
انحناي روح من
شانه هاي خسته ي غرور من
تکيه گاه بي پناهي دلم شکسته است
کتف گريه هاي بي بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
دردهاي پوستي کجا؟
درد دوستي کجا؟
( مرحوم قيصر امين پور)