مبناي دعواهاي تاريخ انقلاب اسلامي کجاست؟ ×××××××××××××××××××××××××××خواه باور داشته باشيد يا نه؛ تفاوت بنياديني که منشأ تمام دعواهاي هميشهي تاريخ پس از انقلاب اسلامي بوده، ميزان فهم و چگونگي درک «نظام ولايي اسلام» است. نميتوان باور کرد اختلافهايي که در مبنا و سبک حکومت دولتهاي پس از انقلاب اسلامي وجود داشته، تنها محدود به دايرهي سليقه و ذوق آدمها و جريانها بوده و به طريق اولي نميتوان پذيرفت که امتداد همهي نگاهها و روشها در افق آرمانهاي نظام اسلامي قرار دارد. چه اين که شهيد بهشتي هم در نامهي تاريخياش به امام خميني نوشت: «دوگانگي موجود ميان مديران کشور، بيش از آنکه جنبهي شخصي داشته باشد، به اختلاف دو بينش مربوط ميشود. يک بينش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادي که در عين زنده بودن و پويا بودن بايد سخت ملتزم به وحي و تعبد در برابر کتاب و سنت باشد. بينش ديگر در پي انديشهها و برداشتهاي بنيادين که نه بهکلي از وحي بريده است و نه آنچنانکه بايد و شايد در برابر آن متعبد و پايبند. و گفتهها و نوشتهها و کردهها بر اين موضع بينابين گواه.
?سقوط :: از اوج آسمان تا قعر زمين"آنک آويژه" بررسي مي کند:ريزش هاي تئوريک در انقلاب اسلامي