عدهيى سعى مىكنند ولايت فقيه را به معناى حكومت مطلقهى فردى معرفى كنند؛ اين دروغ است. ولايت فقيه - طبق قانون اساسى ما - نافى مسؤوليتهاى اركان مسؤول كشور نيست. مسؤوليت دستگاههاى مختلف و اركان كشور غيرقابل سلب است. ولايت فقيه، جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف به چپ و راست است؛ اين اساسىترين و محورىترين مفهوم و معناى ولايتفقيه است. بنابراين ولايتفقيه نه يك امر نمادين و تشريفاتىِ محض و احياناً نصيحتكننده است - آنطورى كه بعضى از اول انقلاب اين را مىخواستند و ترويج مىكردند - نه نقش حاكميت اجرايى در اركان حكومت دارد؛ چون كشور مسؤولان اجرايى، قضايى و تقنينى دارد و همه بايد بر اساس مسؤوليتِ خود كارهايشان را انجام دهند و پاسخگوى مسؤوليتهاى خود باشند. نقش ولايتفقيه اين است كه در اين مجموعهى پيچيده و در هم تنيدهى تلاشهاى گوناگون نبايد حركت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود. پاسدارى و ديدهبانىِ حركت كلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالىاش، مهمترين و اساسىترين نقش ولايتفقيه است.14/3/87 پيشنهاد مي كنم اين پيام را حتما بخوانيد.التماس دعا