نائب نائب
سفارش تبلیغ
  • راوی ! ( چهارشنبه 86/4/20 :: ساعت 12:24 عصر)

  • بعد از مطرح شدن پرسش قبلی، و پاسخی که داده شد، در ادامه بحث سوالاتی دیگر مطرح شده که به نظر می‏رسد برای پیشبرد مباحث بسیار عالی و درخور توجه باشد که از این قرار است: (تأکید می‏شود اینها عین سوالاتی است که در قسمت نظرات توسط خوانندگان مطرح شده و تمام گزاره‏ها کاملاً جای بحث دارند)

     از طرف محمد آقا: (جای تشکر دارد)

    منظور از اقتصاد اسلامی چیست ؟

    اگر منظور، نظام اقتصادیی است که در آن، "بر خلاف احکام اسلام کاری صورت نگیرد"، ما در حال حاضر یکی از اسلامی‏ترین نظام‏های اقتصادی را داریم و به جز برخی موارد مثل بانک‏ها و برخی مشکلات کوچک، مشکل دیگری نداریم که با کمی همت و حوصله و با کمی کار علمی دقیق و سنجیده مسئولان قابل حل است. می‏ماند مسئله بانک‏ها ، بانک‏ها هم فقط قسمت سود دهی آن‏ها مشکل دارد که در حال حاضر اسلامی سازی شده اگر این هم بطور کامل اصلاح شود ما یک نظام اقتصادی اسلامی خواهیم داشت. (بر اساس تعریف بالا)

     ولی اگر منظورتان از اقتصاد اسلامی یک سیستم مبتنی بر قوانین اسلام است، یک سیستم برخواسته از متن اسلام، این چگونه ممکن است؟ مگر در اسلام سیستم اقتصادی مورد نیاز یک جامعه بزرگ مثل جامعه امروزی اسلام بطور کامل آمده؟

     و اگر منظورتان این است که علما باید پایه‏های اصلی این نظام اقتصادی را از دین استخراج و بر مبنای آن یک نظام اقتصادی تنظیم کنند، باید دید پایه‏های یک نظام اقتصادی توانمند که جوابگوی جامعه بزرگ ما -که قرار است سایر کشورهای اسلامی هم بدان بپیوندند- باشد در کجای دین آمده؟ بسیاری از احکام اقتصادی اسلام احکام منع کننده هستند -مثلا ربا نگیرید، رشوه ندهید و نگیرد، کم‏فروشی نکنید و…- آیا با یک سری "قوانین" منع کننده می‏توان یک سیستم طراحی نمود و اسم آن را سیستم طراحی شده بر اساس اسلام گذاشت؟ نمی توان. چرا که تأثیر اسلام بر این سیستم صرفاً این بوده که فقط یک سری کارها و اعمال، غیر مجاز شمرده شده  و باقی اجزاء سیستم به دلخواه طراح سیستم طراحی شود. پس این هم می‏شود  همان قسمت اول یعنی "سیستم اقتصادی که در آن بر خلاف احکام اسلام کاری صورت نگیرد."

     سایر احکام اسلام که مربوط به فعالیت های اقتصادی است نیز بیشتر جنبه اخلاقی دارند، مثلاً در معامله دروغ نگویید، در شراکت صادق باشید، دزدی نکنید، مال یتیم نخورید، صدقه بدهید و به فقرا کمک کنید و... با توجه به این‏ها هم که نمی‏توان سیستم و نظام اقتصادی طراحی نمود البته ممکن است برخی از احکام اسلام در طراحی یک سیستم اقتصادی بی‏نقص، راه‏گشا باشد، مثلاً احکام مربوط به خمس و زکات، اما به نظر می‏رسد تنها راه، الگوگیری از سیستم اقتصادی یک حکومت اسلامی واقعی است که تا به حال تنها در دوره پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) تا حدودی شکل گرفته، آن هم در مدت محدود و همراه با مشکلات فراوان. در ضمن جوامع آن روز کوچک بوده و پیچیدگی‏های جوامع امروزی را نداشته و مطمئناً نوع نظام‏های اقتصادی مورد نیاز آنها با ما بسیار متفاوت بوده است.  ضمن اینکه سیستم اقتصادی، یک سیستم مستقل نیست و وابستگی‏های شدیدی به دیگر بخش‏های یک جامعه دارد از جمله سیستم علمی و صنعتی و تولیدی و همچنین فرهنگی. ضمن اینکه ما دنبال سیستم علمی اسلامی و سیستم فرهنگی اسلامی هم هستیم و آنها نیز برای ما به روشنی مشخص نیست. پس چگونه می‏توان با الگوبرداری از سیستم حکومت پیامبر اکرم (ص) و دوره 5 ساله حضرت علی(ع) یک سیستم اقتصادی توانمند برای جوامع امروزی طراحی کرد؟

    مگر اینکه بگوییم تنها اصول کلی یک نظام اقتصادی اسلامی را می‏توان از سیستم حکومت پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) برداشت نمود و طراحی سایر اجزاء سیستم را به عهده اسلام‏شناسان و علما بگذاریم که البته باز یک سیستم اقتصادی کاملاً اسلامی بدست نیامده ولی نزدیک‏ترین سیستم اقتصادی به یک سیستم اقتصادی اسلامی است.

    پس به این نتیجه می‏رسم که ایجاد یک سیستم اقتصادی کاملاً اسلامی تنها به دست معصومین(علیهم السلام) امکان‏پذیر است و باز هم می‏رسیم به لعن و نفرین بر غاصبان حق حکومت از امامان معصوم (علیهم السلام) که به امامان ما اجازه‏ی معرفی دقیق یک چنین نظامی را نه تنها در بخش اقتصادی بلکه در سایر بخشها ندادند و اگر اینگونه نبود شاید امروز کار ما خیلی راحت‏تر بود.

    این فقط یک بخشی از این هدف بزرگ است در مورد علم اسلامی و سیاست اسلامی و مدیریت اسلامی و... بخصوص علم اسلامی مباحث زیادی مطرح است.