• وبلاگ : نائب
  • يادداشت : پاسخ به سوال محمد آقا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + وحيد 

    اولاً در جواب محمد امين كه فرموده‏اند:

    «اگر منظور، نظام اقتصاديي است که در آن، "بر خلاف احکام اسلام کاري صورت نگيرد"، ما در حال حاضر يکي از اسلامي‏ترين نظام‏هاي اقتصادي را داريم و به جز برخي موارد مثل بانک‏ها و برخي مشکلات کوچک، مشکل ديگري نداريم »

    به شدت مخالفم. و معتقدم (به نقل از آيت الله مصباح در سخنان پيش از خطبه ايشان در نمار جمعه تهران در سال هاي نه چندان دور):

    ايران يكي از ربا خوارترين كشورهاي دنياست.

    همچنين اشكالات بزرگ در سيستم بانكي مواردي جزئي نيستند.(علاوه بر آنكه بر سر وجود بانك بحث بسيار است.)

    همچنين در طراحي نظام اقتصاد اسلامي جور ديگري بايد عمل كرد. و در اين عرصه بايد بسيار بنيادي تر از آنچه در فكر شما مي‏گنجد عمل كرد. ليكن شيوه كار بسي ساده‏تر از آنچه شما تصور مي‏نماييد.

    از ذكر شيوه خودم صرف نظر مي‏كنم از دلايل عدم ذكر آن هم.

    يا علي

    + راوي 

    سلام.

    1-سيد كيه؟

    2-انگشتر چيه؟

    3- 19 تا (و) ، شايد بي كار باشم ولي 19 تا يعني چي؟

    + سيد جووووووووووووووووووون 

    منم. سلام داداش. تعداد (و) را توي جون بالا بشمار ياد چي مي افتي؟ شايد به زودي تعدادشون يكي اضافه بشه.

    انگشترمون هم دست من است.

    + محمد امين 

    ما هدف کلي نظام اقتصادي را مي دانيم چرا که سيستم اقتصادي اسلامي بايد سيستمي باشد که کمک به رسيدن به هدف اصلي اسلام کند چون سيستم اقتصادي اسلام جزئي از اسلام است و مطمئنا بايد در مسيري که مکتب اسلام مشخص نموده است حرکت کند.

    اصول کلي که مکتب اسلام روي آن بنيان گذاري شده است توحيد و يکتا پرستي است که اساس اين مکتب فطري را تشکيل مي دهد و مدرک عمده و اصول کلي ولا يتغير آن قرآن و سنت است.

    اقتصاد اسلامي هم که يکي از اجزاءاسلام است يکسري اصول بر مبناي اصول کلي اسلام دارد مثل لزوم برقراري عدالت اجتماعي.

    البته اين درست است که سيستم اقتصادي، يک سيستم مستقل و مجزاي از ساير اجزاي نظام اسلام نيست و ساير اجزامثل سياست و مديريت و فرهنگ و... روي اقتصاد ونظام اقتصادي موثر است اما چيزي که واضح است اين است که هر کدام از اين اجزا هدفي دارند وبايد به گونه اي حرکت کنند که به هدف خود برسند و با رسيدن هر يک از اين اجزا به هدف خود مي توان گفت که اسلام به هدف خود رسيده است و نظام اسلامي محقق گشته .

    حال با سه پرسش اساسي روبرو هستيم:

    1- هدف اقتصاد اسلامي چيست؟

    2- راه رسيدن به اين هدف چيست؟

    3- چه موانع ومشکلاتي در مسير رسيدن به اقتصاد اسلامي وجود دارد؟

    پاسخ:

    1- بدون شک يکي از اهداف يک نظام اقتصادي بايد تامين مناسب معاش و زندگي مردم آن جامعه باشد.در نظام اقتصادي اسلامي هم بايد معاش و زندگي همه آحاد امت اسلامي در حد مطلوب تامين شود.

    اين تامين معاش و زندگي بايد همراه با عدالت لاشد يعني هدف دوم برقراري عدالت اجتماعي است ، يعني عدم وجود فاصله طبقاتي و...

    (با مقايسه سيستم اقتصادي کمونيسم ونظام اقتصادي سرمايه داري مشاهده مي کنيم که کمونيسم روي برقراري عدالت بيشتر تاکيد ميکند و براي رسيدن به اين هدف ،هدف اول را که ناشي از مالکيت فردي است را به شدت پايمال ميکند .

    همچنين نظام اقتصادي سرمايه داري هم براي رسيدن به چيزي فراتر از هدف اول يعني رسيدن به يک زندگي سطح بالا از لحاظ اقتصادي هدف دوم را که همان عدالت است پايمال ميکند (به عنوان مثال اختلاف طبقاتي وحشتناک جامعه آمريکا )

    بدون شک نظام اقتصادي اسلامي بايد به هر دو هدف به طور کامل نايل شود يعني يک نظام کامل و جامع که فوائد هر دو نظام اقتصادي سرمايه داري و کمونيسم را داشته باشد و همچنين مضرات آثار شوم آنها را نداشته باشد.

    يعني يک نظام اقتصادي بين اين دو نظام.«و کذلک جعلناکم امهَ وسطاً»

    شايد براي يک نظام اقتصادي اهداف ديگري را بتوان متصور شد اما به ذهن حقير فعلا چيزي نميرسد.

    2- اما ره رسيدن به اين اهداف:

    اولا اسلام مالکيت فردي را مثل نظام اقتصادي کمونيسم الغاء نکرده و آن را تثبيت نموده وبه نداي بشري پاسخ داده ولي آن را با قدرت اخلاق و نيروي حکومت اسلامي محدود مي سازد به اين ترتيب زمينه براي رسيدن به هدف اول کاملا ايجاد ميشود.

    با رسيدن به هدف دوم بخشي از هدف اول محقق ميشود چرا که وقتي ثروت در اختيار طبقه خاصي از جامعه نباشد وبه طور عادلانه در متن ملت گسترش يابد معاش وزندگي عده بيشتري در حد مطلوب تامين خواهد شد .

    اما راه رسيدن به عدالت اجتماعي : اسلام با احکام خود از کليه کار هايي که باعث تجمع ثروت نزد عده اي خاص مي شود جلوگيري مي نمايد . پس احکامي مثل حرمت ربا،حرمت احتکار حرمت رشوه (دادن وگرفتن)و حرمت تقلب و... در اينجا موثر است و نميتوان گفت که فقط يکسري احکام منع کننده هستند ! بلکه راه رسيدن به يکي از اهداف مهم نظام اقتصادي اسلامي هستند.

    بالاتر از اينها بوسيله خمس وزکات ومسئله ارث واشتراکيت در منابع عمومي ثروت و.... ثروت بطور عادلانه توزيع ميگردد.

    همانطور که در بالا ذکر شد با تحقق هدف دوم بخش وسيعي از هدف اول تحقق مي يابد.

    البته تحقق اين اهداف وابسته به قوت و ضعف اجزاي نظام اقتصادي اسلام است. هرنظام اقتصادي ، خود از اجزايي تشکيل شده است.مثلا اگر توليد يکي از اجزاي نظام اقتصاد اسلامي باشد وداراي ضعف باشد ممکن است هدف اول به خوبي محقق نگردد.

    پاسخ به سوال سوم هم در روز هاي آتي

    شايد متن بالا ايرادات ومشكلات زيادي داشته باشد .از دوستان عزيز مي خواهم با نظرات خودحقير را بهره مند نمائيد.

    + محمد 
    از اينكه پاسخ داديد خيلي ممنون!!!!
    پاسخ

    سلام محمد جانخيلي شرمنده چند روزي گرفتار بودم در اسرع وقت اطاعت امر مي کنمدعا کن
    + محمد 
    خواهش ميكنم حقير را از نظرات خود بهره مند كنيد
    + محمد 

    از جوابتان خيلي متشکرم اما هنوز مسائل حل نشده بسياري باق است:

    منظور از اقتصاد اسلامي چيست ؟

    1- اگر منظور، نظام اقتصاديي است که در آن " بر خلاف احکام اسلام کاري صورت نگيرد " . مادر حال حاضر يکي از اسلامي ترين نظام هاي اقتصادي را داريم و به جز برخي موارد مثل بانک ها و برخي مشکلات کوچک، مشکل ديگري نداريم که با کمي همت و حوصله و با کمي کار علمي دقيق و سنجيده مسئولان قابل حل است .مي ماند مسئله بانک ها ، بانک ها هم فقط قسمت سود دهي آن ها مشکل دارد که در حال حاضر اسلامي سازي شده اگر اين هم بطور کامل اصلاح شود ما يک نظام اقتصادي اسلامي خواهيم داشت.(بر اساس تعريف بالا)

    2- ولي اگر منظورتان از اقتصاد اسلامي يک سيستم مبتني بر قوانين اسلام است ،يک سيستم بر خواسته از متن اسلام، اين چگونه ممکن است ؟ مگر در اسلام سيستم اقتصادي مورد نياز يک جامعه بزرگ مثل جامعه امروزي اسلام بطور کامل آمده ؟

    3-و اگر منظورتان اين است که علما بايد پايه هاي اصلي اين نظام اقتصادي را از دين استخراج و بر مبناي آن يک نظام اقتصادي تنظيم کنند، بايد ديد پايه هاي يک نظام اقتصادي توانمند که جوابگوي جامعه بزرگ ما - که قرار است ساير کشور هاي اسلامي هم بدان بپيوندند- باشد در کجاي دين آمده ؟ بسياري از احکام اقتصادي اسلام احکام منع کننده هستند- مثلا ربا نگيريد ،رشوه ندهيد و نگيرد،کم فروشي نکنيدو…- آيا با يک سري "قوانين" منع کننده مي توان يک سيستم طراحي نمود و اسم آن را سيستم طراحي شده بر اساس اسلام گذاشت ؟ نمي توان. چرا که تاثير اسلام بر اين سيستم صرفا اين بوده که فقط يک سري کار ها و اعمال ، غير مجاز شمرده شده و باقي اجزاء سيستم به دلخواه طراح سيستم طراحي شده. پس اين هم ميشود همان قسمت اول يعني" سيستم اقتصادي که در آن بر خلاف احکام اسلام کاري صورت نگيرد."

    ساير احکام اسلام که مربوط به فعاليت هاي اقتصادي است نيز بيشتر جنبه اخلاقي دارند- مثلا در معامله دروغ نکوئيد، در شراکت صادق باشيد، دزدي نکنيد، مال يتيم نخوريد، صدقه بدهيد و به فقرا کمک کنيد- با توجه به اين ها هم که نمي توان سيستم و نظام اقتصادي طراحي نمود البته ممکن است برخي از احکام سلام در طراحي يک سيستم اقتصادي بي نقص ، راه گشا باشد مثلا احکام مربوط به خمس و زکات ،اما به نظر مي رسد تنها راه، الگو گيري از سيستم اقتصادي يک حکومت اسلامي واقعي است که تا حال تنها در دوره پيامبر اکرم(ص) و حضرت علي (ع) تا حدودي شکل گرفته آن هم در مدت محدود و همراه با مشکلات فراوان . در ضمن جوامع آن روز کوچک بوده و پيچيدگي هاي جوامع امروزي را نداشت و مطمئنا نوع نظام هاي اقتصادي مورد نيازآنها با ما به شدت متفاوت بوده است. ضمن اينکه سيستم اقتصادي، يک سيستم مستقل نيست و وابستگي هاي شديدي به ديگر بخش هاي يک جامعه دارد از جمله سيستم علمي وصنعتي وتوليدي وهمچنين فرهنگي .ضمن اينکه ما دنبال سيستم علمي اسلامي و سيستم فرهنگي اسلامي هم هستيم و آنها نيز براي ما به روشني مشخص نيست.پس چگونه مي توان با الگو برداري از سيستم حکومت پيامبر اکرم (ص) و دوره 5 ساله حضرت علي(ع) يک سيستم اقتصادي توانمند براي جوامع امروزي طراحي کرد؟

    + خبر خبر خبر 

    سلام. سلام. سلام.

    خبر را شنيديد؟ يک گروه از بر و بچه هاي اينترنتي دارند مي روند اردو. كجا؟ كيا دارند اردو برگزار مي كنند؟ برو بچه هاي هيئت اينترنتي محبان الرضا ( ع) . شما هم مي آيي؟

    پس بسم الله. قدمت روي چشم...

    اين هم آدرس : www.rasanic.com

    خوشحال مي شويم در خدمتتون باشيم.

    مهلت ثبت نام تا 25 تير بيشتر نيست ها!

    اردوي زيارتي مشهد ( هيئت اينترنتي محبان الرضا